شاه عباس از کودکی تا شروع سلطنت هجده سالگی در هرات به سر می­برد و شهر هرات که یکی از پایتخت­های تیموریان و مشتمل بر باغ­های بسیار بود، در شکل­گیری تفکر او از شهر ایده­آل نقش اساسی داشته است، لذا باغ­شهر هرات به عنوان الگویی ابتدایی در ذهن داشته و به هنگام استقرار در اصفهان با راهنمایی علمای شیعی به طور خاص «شیخ بهایی» به گسترش شهر براساس الگوی باغ ایرانی که نوعی باغ­شهر محسوب می­شود، فرمان داد(انصاری، 1380، 50). لیکن نظم و سازمان فضایی حاکم بر باغ شهر اصفهان؛ نظمی هندسی و از پیش طراحی شده است. درحالی که نظم فضایی حاکم بر باغ­شهرهای سمرقند(بخش داخل و پیرامونی حصار شهر) و هرات(بخش پیرامونی شهر) نظمی ارگانیک و حاصل گذشت مدت زمانی طولانی و دوره­های مختلف بوده و با تاکید بر اهداف ارتباطی و منطبق بر هویت تاریخی شکل گرفته است(حقیقت بین، 1389، 192-193).

شاه عباس باغ­شهر اصفهان را در سال 1598 میلادی بنا نمود. او در این تفکر بود که زیباترین باغ­شهر را به خود اختصاص دهد. چهارباغ فضای شهری عالی­ای بود که با عناصر معمارانه و تزیینی طراحی شده بود که توسعه شهر جدید را سامان می­داد. به عبارتی گردشگاه چهارباغ هم دولت­خانه و باغ­های واقع در دو سوی زاینده­رود را به یکدیگر وصل می­کرد، و هم ستون فقرات الگوی خطی باغ­ها بود. هریک از این باغ­ها عمارت سردری داشت و این سردرها به تقارن در کنار چهارباغ قرار می­گرفتند و نمای شهری بی نظیری فراهم می­آوردند(عالمی، 1385، 78). شاردن وجه تسمیه خیابان چهارباغ را وجود چهارباغ مو(شاردن، 1375، 122) و کمپفر آن را به علت تقاطع با زاینده­­رود و تقسیم آن به چهار قسمت می­دانستند(کمپفر، 1363، 101). دکتر انصاری در این باره نوشته­اند: نام­گذاری یک خیابان به نام محل قبلی و مستحدثاتی که در آن بوده، امری معمول است که نظر شاردن نیز می­تواند براین اساس بوده باشد، اما باید با توجه به اسناد، باغ مو جز باغ­های خیابان چهارباغ بوده و قبل از احداث این خیابان چنین باغی وجود نداشته است(انصاری، 1380، 54).

در این بخش به توصیف خیابان چهارباغ عباسی از دیدگا سیاحان به ترتیب سال ورود آن­ها به ایران در دو دوره صفویه و قاجارو تشریح مطالب ارائه شده از هر سیاح می­پردازد(قلی پور، 1393، 34):

 

خیابان چهارباغ اصفهان در نوشته­های سیاحان

  1. پیترودلاواله[1](1616-1623 م.)

پیترودلاواله جهانگرد ایتالیایی در دوران شاه عباس اول، در توصیف این خیابان می­نویسد: طول این خیابان دو الی سه مایل می­باشد و در کنار خیابان دیواره­ای یکسان و منظم وجود دارد که در داخل آن­ها باغ­های سلطنتی واقع شده، مدخل این باغ­ها با نظم و ترتیب خاصی در مقابل یکدیگر قرار گرفته­اند و بالای هریک از درب­ها عمارات کوچک وجود دارد. تعداد این عمارات زیاد بوده و قرینه­سازی و تناسب در آن­ها رعایت شده است. به علاوه در داخل و خارج آن­ها در صفوف طولانی و منظم درختان انبوه قرار گرفته­اند که تناسب و نظم آن­ها فوق­العاده است. در خیابان با فاصله­های چند و غالبا در مقابل خانه­های زیبا حوض­های بزرگی با اشکال مختلف در وسط خیابان قرار گرفته که توسط نهر بزرگی واقع در بستر سنگی، مملو از آب می­شوند. کف پیاده­روهای خیابان سنگفرش و برای عبور انسان و اسب بسیار مناسب است. به فاصله­هایی چند، سنگفرش قطع شده و در زمین گل­های مختلف کاشته شده است(دلاواله، 1348، 40). در پای حصارهای دو طرف خیابان با ریختن سنگریزه­هایی نرم برای سهولت عبوره پیاده­ها و سواران، معبری ایجاد کرده و در فضای خالی باقی گذارده­اند که در آن­ها گل­های مختلفی می­کارند. این گل­ها با زیبایی و عطر خود نمای منازل را زیبا و فضای آن­ها را معطر می­کند(همان، 52).

 

  1. شاردن( 1664-1670 م.)

در زمان بازدید وی شاه عباس دوم درگذشت و شاه سلیمان سوم بر تخت سلطنت نشست و شاردن ناظر و شاهد بسیاری از توطئه­های درباری در قضایای جانشینی شاه بود و وی خیابان مذکور را این گونه توصیف می­کند: طول خیابان سه مایل و دویست پا و عرض آن صد و ده پاست. لبه­های نهر آبی که در وسط و در تمام خیابان جاری است، از سنگ­تراش ساخته شده و از سطح زمین نه انگشت ارتفاع دارد و عرض آن به اندازه­ای است که دو نفر سوار می­توانند روی آن در هر طرف حرکت کنند. لبه­های حوض­ها نیز به همین عرض ولی قسمت سنگفرشی که میان درختان و دیوار خیابان است، به همین ارتفاع ولی عریض­تر است(شاردن، 1375، 118). اطراف این خیابان فرح­انگیز دلپسند باغ­های وسیع زیبایی است که هریک دارای دو عمارت کلاه فرنگی است که یکی بزرگ­تر و در میان باغ و مشتمل بر تالاری است که از هر طرف باز و در گوشه­های آن اتاق­ها و صندوق­خانه­هاست و دیگری روی سردرباغ بنا شده و آن نیز از هر طرف باز است تا بتوان رفت­وآمد مردم را در خیابان دید(همان). وسعت بنای این کلاه فرنگی­ها یکسان، ولی ساختمان هرکدام متفاوت است و همه آن­ها نقاشی و طلاکاری و لاجوردی است. به طوری که منظره بس دلکش و درخشنده دارد. بیشتر نقاط دیوارهای باغ­ها مشبک و مانند ردیف­ خشت­هایی است که برای خشکانیدن چیده باشند و از بیرون به خوبی درون آن را می­توان دید(همان).

 

  1. کمپفر(1684-1688 م.)

کمپفر(1363) به تفصیل چهارباغ و باغ­های اطراف را توصیف می­کند: «این خیابان از پشت قصر شاه شروع می­شود و در جهت جنوب غربی به طور مستقیم تا باغ هزارجریب ادامه دارد. زیبایی خاص این خیابان به خصوص در نهری است که در وسط آن از سنگ تیشه­ای تعبیه کرده­اند و پنج پا عرض و یک پا عمق دارد. در این نهر، آب جریان دارد تا این که سرانجام در شیبی که به پل الله­وردی­خان می­رسد، پایان می­یابد. یکی از خصوصیات دیگر چهارباغ این است که در دو طرف، چنارهای مرتفع تنگ در کنار هم دارد و غربا می­توانند حتی در نیمروز در زیر سایه­های آن از شر آفتاب سوزان در امان باشند و به اصطلاح خود ایرانی­ها، در زیر طاق سبز بخرامند. سطحی که توسط دو محور عمود بر هم خیابان و رودخانه به چهار قسمت تقسیم شده با دیوارهای فرعی سی باغ را تشکیل داده که قسمتی از آن­ها را شاه به بزرگان و اعیان واگذاشته و قسمتی دیگر را برای استفاده شخصی یا همگانی تخصیص داده است. نه تنها این باغ­ها به پایتخت رونق و جلوه فراوانی بخشیده؛ بلکه خود این باغ­ها، حکم بهشت روی زمین را دارد(ص 195-196).


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : خیابان ,چهارباغ ,آن­ها ,باغ­های ,باغ­ها ,وجود ,خیابان چهارباغ ,قرار گرفته­اند ,توصیف می­کند ,وجود دارد ,شاردن، 1375،
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شورای دانش اموزی دبیرستان نرجس طاقانک برای دیدن مطالب جدید دکوراسیون می توانید از این بلاگ استفاده کنید ► o▌ استان قدس ▌ o ◄ همه چی ادبی خريد و فروش سيم کارت کلیپیک زیرپوش ضد عرق